انتخاب همسر همیشه حساس و نیازمند دقت است. اما اگر در یکی از 10 موقعیت زیر قرار دارید، این حساسیت برایتان بیشتر هم خواهد بود. بنابراین بی گدار به آب نزنید و مرحله به مرحله با سنجش شرایط آینده پیش بروید.
سلامت جسم و روان آخرین مطالب
نويسندگان چهار شنبه 28 تير 1391برچسب:, :: 12:30 :: نويسنده : فرشته
قطعاً ژن ها نقش اساسی در تعیین طول عمر انسان ها را بر عهده دارند، اما پزشکان با ارائه راهکارهایی موثر از ابتلا به بیماری های مزمن پیشگیری کرده اند و راهکارهای داشتن عمری طولانی را ارایه داده اند. در ادامه ایمیل به ۱۲ راهکار ساده که باعث تضمین سلامتی و داشتن عمری طولانی خواهند شد، اشاره می کنیم که امیدواریم شما دوستان پرشین استار از کاربرد آنها کوتاهی نکنید.
چهار سال پس از ترک کردن سیگار، شانس افراد سیگاری برای ابتلا به حمله های قلبی همانند فردی خواهد بود که هیچ گاه سیگار نکشیده است. همچنین پس از ده سال ترک سیگار، خطر ابتلا به سرطان ریه به صفر خواهد رسید.
روزانه سی دقیقه ورزش می تواند نیاز بدن به فعالیت فیزیکی را تامین کند. سعی کنید روزانه سه مرتبه و هر مرتبه ده دقیقه پیاده روی کنید.
خوردن میان وعده های سالم، می تواند انرژی یک روز شما را تامین کند.
احتیاجی به انجام تست های سخت و هزینه بر نیست. می توانید برای آگاهی از وضعیت بدنتان، این آزمایشات ساده را به صورت متناوب و مرتب انجام دهید.
برای افراد بالغ، هفت الی هشت ساعت خواب شبانه توصیه می شود. اگر شب ها دیر به رختخواب می روید، باید بدانید که محرومیت از خواب، خطر ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی را افزایش می دهد.
مصرف روزانه یک عدد قرص آسپرین ۸۱ گرمی می تواند از حمله قلبی، سکته مغزی و حتی سرطان پیشگیری کند. البته مصرف آسپرین بدون عوارض جانبی نخواهد بود، پس بدون مشورت با پزشک خود شروع به مصرف این قرص نکنید.
فشار خون که به قاتل خاموش نیز معروف است، ممکن است پایان غم انگیزی بهمراه داشته باشد. پس فشار خون خود را به صورت مرتب چک کرده و سعی کنید آن را ثابت نگه دارید. در خصوص آگاهی از فشار خون نرمال خود، با پزشک مشورت نمایید.
تنهایی، استرس به همراه خواهد داشت. با دوستان و خانواده خود معاشرت کنید. حتی اگر امکان چنین کاری برایتان آسان نیست به هر شکلی که شده سعی کنید از تنهایی دوری کنید؛ حتی با نگهداری از حیوانات خانگی در منزل.
چربی های اشباع شده باعث افزایش کلسترول خون می شوند. چربی های موجود در کره، شیر، گوشت قرمز و … از این دسته هستند. در مقابل این نوع چربی های مضر، مواد غذایی ای با چربی های اشباع نشده وجود دارند که تاثیری در بالا بردن کلسترول ندارند.
افسردگی نه تنها از نظر روحی انسان را تضعیف می کند، بلکه از نظر جسمی نیز ضررهای جبران ناپذیری به همراه خواهد داشت. افسردگی می تواند در افراد مبتلا به بیماری های قلبی و دیابت، احتمال مرگ زودرس را تا ۳۰٪ افزایش دهد.
پزشکان معتقدند که حتی ۱۵ کیلو اضافه وزن؛ از یک زندگی همراه با استرس بهتر است.
امید داشتن نتیجه ی هدف داشتن در زندگی است. در زندگی هدف داشته باشید تا با امید بیشتری به زندگی ادامه دهید و از زندگی خود لذت ببرید.
پنج شنبه 22 تير 1391برچسب:, :: 13:13 :: نويسنده : فرشته
داشتن صورت و اندامی زیبا مستلزم تغذیه سالم است. برخی از بهترین راهحلهای زیبایی، استفاده ازموادغذاییسادهای است که در آشپزخانه یا مغازههای عطاری یافت میشود. مهمترین نکته درباره غذاهای طبیعی این است که این غذاها فاقد مواد نگهدارنده، شیمیایی یا اسانسهایی است که در بسیاری از محصولات تجاری وجود دارد. میتوان از این مواد غذایی طبیعی برای معالجه بهصورت طبیعی استفاده کرد و البته این مواد غذایی راهی سریع برای رسیدن به زیبایی در خانه هم هستند.
نوشیدنی دوست پوست شما
چای: ۲ عدد چای کیسهای را در آبجوش قرار دهید، بعد از تکان دادن بهمدت ۱۰ دقیقه قبل از خواب روی چشمهایتان قرار دهید. روش دیگر اینکه ۴ عدد چای کیسهای بابونه را برداشته و ۵دقیقه بجوشانید. بعد از آن، صورت خود را بالای ظرف نگه داشته و بخور دهید. در عین حال میتوانید چای بابونه فریز شده را در سینی بگذارید تا یخ ببندد. پس از چند دقیقه برداشته و روی صورتتان قرار دهید و آخرین راه اینکه تعدادی گاز استریل را در چای سبز خنک شده خیسانده و روی پوستتان قرار دهید. با این روش پوستتان از هرگونه آلودگی پاک میشود. تعدادی گاز استریل را در چای سبز خنک شده خیسانده و روی پوستتان قرار دهید. با این روش پوستتان از هرگونه آلودگی پاک میشود
روغن زیتون: راههای مختلفی برای استفاده از روغن زیتون برای زیباسازی صورت و دستها وجود دارد، ازجمله: ۲- در تشت کوچک لباس، به مقدار کافی روغن زیتون ریخته، ابتدا دستهایتان را ۱۰ دقیقه در آن قرار داده و سپس پاهایتان را در این روغن بگذارید. ۳- شما میتوانید از روغن زیتون بهعنوان نرمکننده مو هم استفاده کنید. برای این کار باید قبل از استفاده از شامپو، روغن زیتون گرم شده را بهمدت ۱۵ دقیقه روی مو بگذارید.
دوست همیشگی پوست شما
از دوران قدیم خواص زیباسازی خیار و پوست آن کشف شده بود. شما میتوانید این راهها را امتحان کنید: ۱- خیار را ریز کرده و چند قطره آب لیمو به آن اضافه کنید و روی صورت بگذارید. ۲- ۲ حلقه از خیار را بریده و روی پلکهایتان بگذارید، با این کار خستگی چشمانتان برطرف میشود. ۳- میتوانید پوست قرمز شده را با مخلوط خیار، روغن زیتون و ماست بینمک ماساژ دهید.
پوست و دندانهای لیمویی
لیمو: برای داشتن دندانهای براق، یک قاشق چایخوری آبلیموی تازه را با یک قاشق چایخوری جوش شیرین و نصف قاشق چایخوری نمک مخلوط کرده هفتهای یکبار آن را مانند خمیر دندان استفاده کنید.برای سفید و نرم کردن پوست ناهموار آرنج و زانوها هم میتوانید از لیمو استفاده کنید. لیمویی را از وسط نصف کرده و هرکدام از آرنجهایتان را برای ۱۵ دقیقه در آن بگذارید یا آب لیمو را گرفته و روی زانوهایتان بمالید. برای آنکه زیبا باشید از این میوهها غافل نشوید
پوست گوجه فرنگی را کنده، آن را ریزریز کنید و بر صورت بمالید. گوجهفرنگی خاصیت پاککنندگی موثر پوست را دارد همچنین باعث بسته شدن منافذ باز پوست میشود.
پرتقال: آب پرتقال را بگیرید و با یک قاشق سوپخوری ماست بدون نمک مخلوط کنید. روی صورت به جز اطراف چشم بمالید. بعد از ۱۰دقیقه صورتتان را با آب سرد بشویید.
سیبزمینی: بهترین راه برای برطرف کردن حلقههای سیاه اطراف چشم، استفاده از سیبزمینی است. سیبزمینی بزرگی را در مخلوط کن بیندازید، آب خمیر بهدست آمده را بگیرید و تفاله مانده را ۲ قسمت کرده و برای۱۰ دقیقه روی ۲چشم بگذارید.
زردآلو: هسته زردآلو را شکسته و با لوسیون بدن ترکیب کنید و هم بزنید تا خمیر یکدستی بهدست آید. این خمیر اثر لایهبرداری ملایم برای صورت دارد. توجه داشته باشید که هسته زردآلو، هسته محکمی است و هسته شیری رنگ چیزی است که شما به آن احتیاج دارید پس باید هسته زردآلو را بشکنید.
آووکادو: آووکادوی رسیده را بهصورت خمیر درآورده و بهعنوان ماسک صورت از آن استفاده کنید. آن را بر صورت مالیده و بعد از ۱۰ دقیقه بشویید. برای رهایی از پف چشم، با استفاده از پارچهای کتانی، کیسهای درست کرده، داخل آن را پوره آووکادو بریزید و به آرامی روی چشم بمالید.
گیلاس: ۱۰ عدد گیلاس نارس را در مخلوطکن بریزید، آب آن را با یک قاشق سوپخوری جو دوسر خشک مخلوط کنید و بهعنوان ماسک ۵ دقیقه روی صورت قرار دهید. برای لایهبرداری پوست هم، آب گیلاس را با یک قاشق سوپخوری نمک دریا مخلوط کرده و با آن پوست را ماساژ دهید.
کمکیهایی برای زیبایی
سس مایونز: بعد از استفاده از شامپو، با سس مایونز موهایتان را ماساژ دهید و قبل از شستن اجازه دهید چند دقیقه روی موهایتان بماند. همچنین میتوانید به جای محافظ لب از آن استفاده کنید. سس مایونز را روی لب بمالید و بعد از ۱۰ دقیقه با آب سرد بشویید.
زنجبیل: برای ماساژ صورت، زنجبیل را خرد کرده و با لوسیون بدن ترکیب کنید اما یادتان باشد از استفاده آن در ناحیه حساس چشم اجتناب کنید.
تخممرغ: برای رفع موقتی چروک صورت میتوانید فقط از سفیده تخممرغ استفاده کنید. آنرا با یک قاشق سوپخوری عسل مخلوط کنید و با حرکت دست به طرف بالا آن را روی صورت و گردن بمالید. ۱۵ دقیقه آن را روی پوست بگذارید و سپس با آب گرم بشویید. زرده تخممرغ را با یک قاشق سوپخوری روغن زیتون هم زده، قبل از استفاده از شامپو چند دقیقه روی موهایتان بگذارید. این یک حالتدهنده قوی مو است. زردچوبه: ۲ قاشق چایخوری پودر زردچوبه را با یک قاشق چایخوری عسل و مقداری آب مخلوط کنید تا خمیر ضخیمی به دست آید. مخلوط را بهمدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه روی صورت گذاشته و بعد از آن با آب بشویید.
بفرمایید شیر و عسل
شیر: ۱- یک پارچه نخی را در شیر خیس کنید و روی کل صورت آرام فشار دهید. علاوه بر پروتئینی که بهصورت میرساند، همه جای آن را کاملا پاک میکند. ۲- شیر را در فریزر قرار داده سپس داخل یک اسپری بریزید و آن را روی پوست ملتهب اسپری کنید. ۳- یک کاسه شیر را بهمدت۳۰ ثانیه در مایکروفر گرم کنید، سپس آن را در تشت لباس بریزید. پایتان را نیمساعت داخل آن بگذارید و بعد از آن از یک سنگ پای خوب استفاده کنید تا پوستهای مرده از بین برود. عسل: یک قاشق سوپخوری عسل را با یک قاشق چایخوری آب رقیق کنید. ۱۰ دقیقه آن را در مایکروفر حرارت دهید. بعد از سرد شدن، آن را روی لبهایتان بمالید و تا ۱۰ دقیقه بگذارید بماند.برای رفع جوش صورت، یک قاشق چایخوری عسل را در ظرفی بریزید و پارچه کوچک نخی را در عسل زده و روی جوشها بزنید. سه شنبه 20 تير 1391برچسب:, :: 14:26 :: نويسنده : فرشته
ده وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر
انتخاب همسر همیشه حساس و نیازمند دقت است. اما اگر در یکی از 10 موقعیت زیر قرار دارید، این حساسیت برایتان بیشتر هم خواهد بود. بنابراین بی گدار به آب نزنید و مرحله به مرحله با سنجش شرایط آینده پیش بروید.
1- زیبایی خیره کننده
شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!
شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید؟
موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم
2-پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه
می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند
موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر خانم دکتر نخواهید بود!
اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟
3- شیفتگی و عشق بی اندازه
مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!
یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.
اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.
اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.
4- احساس تنهایی شدید
تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.
تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!
افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.
5-عجله
*برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود* آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟
شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.
در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!
6-سن پایین
شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.
این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر 20 سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.
درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟
با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!
7- شناخت ناقص
دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید. احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.
8- بحران روحی
در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.
بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.
9- سرخوشی و هیجان
در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده اید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!
هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.
در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.
10- چشم و هم چشمی
متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.
از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند
چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید. دو شنبه 19 تير 1391برچسب:, :: 16:36 :: نويسنده : فرشته
۱٫ لبخند جذابتان می کند همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم. ۲٫ لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد. دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می زند. ۳٫ لبخند مسری است. لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می کشید. ۴٫ لبخند زدن استرس را از بین می برد. وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید. ۵٫ لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند. به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید. ۶٫ لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد. وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید. ۷٫ لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می کند. تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است. ۸٫ لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد. عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید. ۹٫ لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید. به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند. ۱۰٫ لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید. لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که “زندگی خوب پیش می رود”. پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید. پنج شنبه 15 تير 1391برچسب:, :: 15:28 :: نويسنده : فرشته
در واقع مهمترین علامت برای بارداری عدم وقوع پریود می باشد که آنهم صد در صد نشانه بارداری نیست و فقط یک نشانگر است که باعث می شود به بارداری شک کنیم و با انجام تست آزمایشگاهی یا بیبی چک از وقوع بارداری مطمئن شویم. در پاسخ به این دوست عزیز باید بگویم بارداری زمانی رخ می دهد که در حوالی تخمک گذاری رابطه جنسی برقرار شود و به نوعی اسپرم مرد که در مایع منی وجود دارد وارد مجرای تناسلی زن شود و از این طریق به رحم راه یافته با تخمک ارتباط برقرار کرده و لقاح صورت گیرد. اگر مایع منی روی الت تناسلی زن بریزد حتی اگر باکره باشد امکان ورود منی به داخل مجرای تناسلی و بارداری هست هر چند احتمال آن از زمانی که مستقیما وارد واژن شود کمتر است. مایعی که قبل از منی از الت تناسلی مرد خارج می شود و شفاف می باشد حاوی اسپرم هست ولی احتمال بارداری بوسیله ان نیست. البته احتیاط در اینست که در صورتیکه افراد قصد بارداری ندارند از تماس این مایع با الت تناسلی زن نیز خودداری کنند. زمان تخمک گذاری در افرادی که پریود های منظمی دارند بدین شکل به دست می آید که فرد تاریخ پریود بعدی خود را محاسبه می کند و از آن تاریخ 14 روز کم می کند. این زمان زمان تقریبی تخمک گذاری در وی می باشد. کسانی که قصد بارداری دارند از چهار روز قبل از این تاریخ تا سه روز بعد از این تاریخ یک شب در میان رابطه جنسی برقرار می کنند و کسانی که قصد بارداری ندارند باید در این یک هفته از هر نوع رابطه جنسی بدون استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری بپرهیزند. هنگامی که لقاح صورت می گیرد و سلول تخم تشکیل و در دیواره رحم یا حتی در بارداری خارج از رحم در خارج از رحم جایگزین می شود به مرور که رشد می کند و جفت شکل می گیرد هورمونی به نام بتا اچ سی جی ترشح می شود که با رشد جنین میزان آن نیز افزایش می یابد و از روی سنجش میزان آن میتوان مشخص ساخت بارداری صورت گرفته است یا نه. میزان این هورمون از حدود 10 روز بعد از لقاح در خون قابل اندازه گیری می باشد و بعد از حدود دو هفته از لقاح در ادرار نیز قابل سنجش می باشد. لذا در صورت وقوع بارداری از روز دهم با ازمایش خون و از روز چهاردهم با بیبی چک می توان بارداری را تشخیص داد. در صورتیکه تست منفی باشد حدود یک هفته بعد مجددا تکرار می شود و در صورت منفی بودن مجدد بارداری منتفی می باشد. از نظر علایم نیز اولین علامت بارداری تاخیر در پریود می باشد. زمانی که بارداری بوقوع پیوندد پریود اتفاق نمی افتد و ریزش دیواره های رحمی صورت نخواهد گرفت. در برخی از زنان ممکن است در زمان مقرر پریود لکه بینی رویت شود ولی پریود اتفاق نیفتد و فرد این لکه بینی را به منزله پریود خود حساب کند و بعد مشخص شود باردار بوده است. در این موارد بعد از یک هفته از این موضوع یا یک هفته بعد از تاخیر در پریود با تست بیبی چک یا آزمایش خون می توان از بارداری یا عدم بارداری اطمینان حاصل کرد. علایمی مثل تهوع صبحگاهی یا ویار حاملگی حدود یکماه تا یکماه و نیم بعد از بارداری آغاز می شود و علامت مشخصه یا مهمی برای بارداری محسوب نمی شود. برخی از دوستان دل درد یا بزرگی شکم را نشانه بارداری می دانند در حالیکه این علایم نیز ماهها بعد از بارداری ایجاد می شود و نمی تواند نشانه اولیه بارداری محسوب شود. سه شنبه 13 تير 1391برچسب:, :: 15:2 :: نويسنده : فرشته
اگر دختری در سنین ازدواج هستید، بهتر است مردان را بهتر بشناسید … شناخت روحیه مردان نه تنها مشکلات زوجین را کم می کند بلکه باعث برقراری رابطه بهتر بین آنها می شود. روانشناسانی که نقش جنسیت را در برقراری ارتباط مطالعه می کنند، این ۱۷ نکته را در مورد شناخت مردان با اهمیت می دانند. ۱- مردان در مورد احساسشان صحبت می کنند مردان ترجیح می دهند در مورد احساساتشان غیرمستقیم صحبت کنند. پس از همسرتان بخواهید برنامه اش را برای تعطیلات آخر هفته بگوید یا اینکه فکر و تصور خود را در مورد شما و اولین باری که شما را ملاقات کرده است، بیان کند. پاسخ او روشن می کند احساسش چیست و اینگونه خود را به شما نزدیک تر می بیند. ۲- مردان با کارهایشان دوست داشتن را بیان می کنند بیشتر مردان ترجیح می دهند احساسات و حس دوست داشتن را با انجام برخی کارها بیان کنند، مثلا وقتی وسایل خراب خانه را تعمیر یا حیاط را تمیز می کنند یا سطل زباله را بیرون می برند، دوست داشتن خود را نشان می دهند. حتی خرید کردن برای خانه و زیباسازی محیط آن هم بیانگر این است که شما را دوست دارد. ۳ -مردان ازدواج را جدی می گیرند مردان معمولا از ابراز سریع نظر خود واهمه دارند. شواهد نشان می دهد آنها ازدواج را بیشتر جدی می گیرند ولی ممکن است مدت طولانی تری طول بکشد تا احساس خود را بیان کنند زیرا می خواهند مطمئن شوند کاری که انجام می دهند، درست است. نتایج یک بررسی روی مردان متاهل نشان داد وقتی مردی با اطمینان کامل تصمیم به ازدواج می گیرد، همه جوانب را بررسی کرده و بیشتر معیارها را مطابق میل خود می بیند. ۹۰ درصد مردان می گویند اگر قرار باشد دوباره ازدواج کنند، با همین همسرشان ازدواج خواهند کرد. ۴ -او یک شنونده واقعی است بیشتر ما خانم ها وقتی حرف های دیگران را گوش می کنیم معمولا با حرکات اشاره و بدن و گفتن کلماتی مثل بله یا نه یا می دانم به آنها نشان می دهیم به حرف هایشان گوش می دهیم. این اشاره ها، بخشی از نظر و درک ما را به فردی که در حال صحبت است، منتقل می کند اما این در مورد مردان صدق نمی کند. وقتی که با همسر خود صحبت می کنید و چیزی نمی گوید یا حرکتی از او نمی بینید، به معنی آن نیست که گوش نمی دهد بلکه ترجیح می دهد ساکت باشد و درمورد آنچه شما می گویید، فکر کند. ۵ -مردان بیشتر عمل می کنند مردان روابطشان را با عمل تقویت می کنند، نه احساس. بسیاری از مردان، با انجام فعالیت هایی مانند ورزش و پیاده روی همراه همسرشان و رابطه زناشویی سعی می کنند به همسرشان نزدیک تر شوند. ۶ -مردان زمانی را برای خود می خواهند اگرچه مردان سعی می کنند در بسیاری از فعالیت های خانواده مشارکت کنند اما همه آنها نیاز دارند زمانی مخصوص خود داشته باشند. زمانی که تنها در گوشه ای بنشینند و تفکر کنند. اگر چه مردان از انجام بازی شطرنج، باغبانی یا رفتن به باشگاه ورزشی لذت می برند اما مثل همه، گاهی دوست دارند کسی در کنارشان نباشد و به تنهایی به کارهای مورد علاقه شان بپردازند. وقتی هر یک از زوجین زمان و مکانی را برای تنهایی داشته باشند، بیشتر به هم علاقه مند خواهند شد. ۷ -مردان مثل پدرانشان عمل می کنند اگر می خواهید بدانید مردی که قصد دارید با او ازدواج کنید چگونه مردی است و چه رفتاری دارد، به رفتارهای پدرش نگاه کنید. مردان نقش خود و رابطه با همسرشان را از پدرشان می آموزند. اگر می خواهید بدانید که چگونه با شما رفتار خواهد کرد، ببینید پدرش چه رفتاری با مادرش دارد. ۸ -مردان زبان بدن را نمی دانند مردان کمتر درمورد زبان اشاره و حرکات بدن می دانند و تغییر لحن صدا و حرکات صورت برای آنها کمتر مفهوم دارد. همچنین ممکن است دیرتر ناراحتی زنان را که در چهره شان نمایان است یا پیام های اشاره ای و لحن صدا را تشخیص دهند، بنابراین اگر می خواهید مطمئن شوید پیام را دریافت کرده اند مستقیما آن را بیان کنید. ۹ -واکنش مردان سریع تر است زنان در واکنش نشان دادن به برخی امور و کارها دیرتر از مردان عمل می کنند و مدت طولانی تری برای بیان واکنش و تفکر نیاز دارند. حتی ممکن است در مقابل مردان بیشتر احساس اضطراب و استرس داشته باشند اما مردان در مقابل حوادث واکنش سریع تری نشان می دهند بنابراین وقتی هنوز می خواهید درمورد مباحث شب گذشته صحبت کنید، ممکن است همسرتان آن را از یاد برده باشد. ۱۰ -مردان به قدردانی واکنش نشان می دهند قدردانی از همسر می تواند تفاوت زیادی در رفتارهای آنها و روابطشان ایجاد کند. مطالعه ها نشان می دهد وقتی از زحمات مردان قدردانی و به آنها ارزش گذاشته می شود، بیشتر سعی می کنند در انجام کارهای خانه و مراقبت از کودک خود را درگیر کنند و خود را تکیه گاه خواهند دانست. ۱۱ -رابطه زناشویی برای مردان بسیار مهم است برای بسیاری از مردان، رابطه زناشویی بسیار مهم است در حالی که برای زنان این طور نیست. برای مردان صمیمیت در روابط زناشویی بسیار رضایت بخش تر از خود رابطه زناشویی است. ۱۲- مردان دوست دارند زنان اول شروع کنند بسیاری از مردان دوست دارند همسر آنها شروع کننده رابطه زناشویی و مشتاق این رابطه باشد بنابراین از ابراز عشق به همسر خود خجالت نکشید و اجازه دهید که بداند شما خواهان رابطه زناشویی هستید. شروع رابطه زناشویی از سوی زن می تواند باعث رضایتمندی بیشتر زوجین شود. ۱۳٫ مردان همیشه مشتاق نیستند مردان برخلاف تصور زنان همیشه حوصله رابطه زناشویی را ندارند. مردان هم مانند زنان دچار استرس می شوند. استرس شغلی، خانوادگی و پرداختن صورتحساب ها از بزرگ ترین عوامل کاهش دهنده میل جنسی در مردان هستند. وقتی یک مرد یک بار برای رابطه زناشویی تمایل ندارد، به معنی آن نیست که برای همیشه میل و علاقه اش را به شما از دست داده است. او فقط در آن لحظه تمایلی به برقراری روابط زناشویی ندارد.
۱۴ -مردان زیاد به روابط زناشویی فکر می کنند بیشتر مردان زیر ۶۰ سال حداقل یک بار در روز به روابط زناشویی فکر می کنند در حالی که فقط یک چهارم زنان یک بار در روز به این موضوع فکر می کنند. همچنین مردان ۲ برابر زنان درمورد روابط زناشویی رویاپردازی می کنند و جالب است که رویاهای آنها بسیار متفاوت از عملشان است. مردان درمورد روابط زناشویی نسبت به آنچه زنان فکر می کنند، جدی نیستند و تصورات آنها شبیه آنچه انجام می دهند، نیست. ۱۵ -مردان، لذت بردن همسر خود را دوست دارند خوشحالی و شادابی یک زن برای همسرش بسیار بااهمیت است. یک مرد تا زمانی که همسرش درمورد احساسش صحبت نکند از آن باخبر نمی شود، بنابراین بهتر است احساسات و خواسته هایتان را بیان کنید. خواسته خود را صریحا بگویید، زیرا مردان طفره رفتن را دوست ندارند. اگر خواسته خود را واضح بیان کنید، نه تنها گوش می کند، بلکه از خشنود شدن شما احساس خوبی خواهد داشت. ۱۶ -مردان درمورد ظاهر خود دچار اضطراب می شوند بسیاری از مردان در برخی موقعیت ها دچار اضطراب می شوند، مخصوصا وقتی سنشان افزایش پیدا می کند. یک مرد ممکن است در مورد جسم و توانایی های خود نگران شود. اگر می توانید، به او کمک کنید تا روش های آرام سازی را یاد بگیرد و مطمئنش کنید هنوز هم او را مانند قبل دوست دارید، در این صورت کمتر در روابط زناشویی دچار استرس می شود. ۱۷ -مردان نیاز دارند دوست داشته شوند اگر یک مرد احساس کند از سوی همسر مورد بی محبتی قرار گرفته، ممکن است به فرد دیگری متمایل شود تا رضایت او را جلب کند. برای پرهیز از این موضوع زنان باید نیازهای عاطفی همسر خود را درک کنند و برای رفع نیازهای وی بکوشند. دو شنبه 12 تير 1391برچسب:, :: 16:56 :: نويسنده : فرشته
یک شنبه 4 تير 1391برچسب:, :: 15:22 :: نويسنده : فرشته
وقتی آن شب از سر کار به خانه برگشتم، همسرم داشت غذا را آماده میکرد، دست او را گرفتم و گفتم، باید چیزی را به تو بگویم. او نشست و به آرامی مشغول غذا خوردن شد. غم و ناراحتی توی چشمانش را خوب میدیدم. یکدفعه نفهمیدم چطور دهانم را باز کردم. اما باید به او میگفتم که در ذهنم چه میگذرد. من طلاق میخواستم. به آرامی موضوع را مطرح کردم. به نظر نمیرسید که از حرفهایم ناراحت شده باشد، فقط به نرمی پرسید، چرا؟ از جواب دادن به سوالش سر باز زدم. این باعث شد عصبانی شود. ظرف غذایش را به کناری پرت کرد و سرم داد کشید، تو مرد نیستی! آن شب، دیگر اصلاً با هم حرف نزدیم. او گریه میکرد. میدانم دوست داشت بداند که چه بر سر زندگیاش آمده است. اما واقعاً نمیتوانستم جواب قانعکنندهای به او بدهم. من دیگر دوستش نداشتم، فقط دلم برایش میسوخت. با یک احساس گناه و عذاب وجدان عمیق، برگه طلاق را آماده کردم که در آن قید شده بود میتواند خانه، ماشین، و 30% از سهم کارخانهام را بردارد. نگاهی به برگهها انداخت و آن را ریز ریز پاره کرد. زنی که 10 سال زندگیش را با من گذرانده بود برایم به غریبهای تبدیل شده بود. از اینکه وقت و انرژیش را برای من به هدر داده بود متاسف بودم اما واقعاً نمیتوانستم به آن زندگی برگردم چون عاشق یک نفر دیگر شده بودم. آخر بلند بلند جلوی من گریه سر داد و این دقیقاً همان چیزی بود که انتظار داشتم ببینم. برای من گریه او نوعی رهایی بود. فکر طلاق که هفتهها بود ذهن من را به خود مشغول کرده بود، الان محکمتر و واضحتر شده بود. روز بعد خیلی دیر به خانه برگشتم و دیدم که پشت میز نشسته و چیزی مینویسد. شام نخورده بودم اما مستقیم رفتم بخوابم و خیلی زود خوابم برد چون واقعاً بعد از گذراندن یک روز لذت بخش با معشوقه جدیدم خسته بودم. وقتی بیدار شدم، هنوز پشت میز مشغول نوشتن بود. توجهی نکردم و دوباره به خواب رفتم. برای من قابل قبول بود. اما یک چیز دیگر هم خواسته بود. او از من خواسته بود زمانی که او را در روز عروسی وارد اتاقمان کردم به یاد آورم. از من خواسته بود که در آن یک ماه هر روز او را بغل کرده و از اتاقمان به سمت در ورودی ببرم. فکر میکردم که دیوانه شده است. اما برای اینکه روزهای آخر با هم بودنمان قابلتحملتر باشد، درخواست عجیبش را قبول کردم. درمورد شرایط طلاق همسرم با معشوقهام حرف زدم. بلند بلند خندید و گفت که خیلی عجیب است. و بعد با خنده و استهزا گفت که هر حقهای هم که سوار کند باید بالاخره این طلاق را بپذیرد. از زمانیکه طلاق را به طور علنی عنوان کرده بودم من و همسرم هیچ تماس جسمی با هم نداشتیم. وقتی روز اول او را بغل کردم تا از اتاق بیرون بیاورم هر دوی ما احساس خامی و تازهکاری داشتیم. پسرم به پشتم زد و گفت اوه بابا رو ببین مامان رو بغل کرده. اول او را از اتاق به نشیمن آورده و بعد از آنجا به سمت در ورودی بردم. حدود 10 متر او را در آغوشم داشتم. کمی ناراحت بودم. او را بیرون در خانه گذاشتم و او رفت که منتظر اتوبوس شود که به سر کار برود. من هم به تنهایی سوار ماشین شده و به سمت شرکت حرکت کردم. در روز دوم هر دوی ما برخورد راحتتری داشتیم. به سینه من تکیه داد. میتوانستم بوی عطری که به پیراهنش زده بود را حس کنم. فهمیدم که خیلی وقت است خوب به همسرم نگاه نکردهام. فهمیدم که دیگر مثل قبل جوان نیست. چروکهای ریزی روی صورتش افتاده بود و موهایش کمی سفید شده بود. یک دقیقه با خودم فکر کردم که من برای این زن چه کار کردهام. در روز چهارم وقتی او را بغل کرده و بلند کردم، احساس کردم حس صمیمیت بینمان برگشته است. این آن زنی بود که 10 سال زندگی خود را صرف من کرده بود. در روز پنجم و ششم فهمیدم که حس صمیمیت بینمان در حال رشد است. چیزی از این موضوع به معشوقهام نگفتم. هر چه روزها جلوتر میرفتند، بغل کردن او برایم راحتتر میشد. این تمرین روزانه قویترم کرده بود! یک روز داشت انتخاب میکرد چه لباسی تن کند. چند پیراهن را امتحان کرد اما لباس مناسبی پیدا نکرد. آه کشید و گفت که همه لباسهایم گشاد شدهاند. یکدفعه فهمیدم که چقدر لاغر شده است، به همین خاطر بود که میتوانستم اینقدر راحتتر بلندش کنم. یکدفعه ضربه به من وارد شد. بخاطر همه این درد و غصههاست که اینطور شده است. ناخودآگاه به سمتش رفته و سرش را لمس کردم. همان لحظه پسرم وارد اتاق شد و گفت که بابا وقتش است که مامان را بغل کنی و بیرون بیاوری. برای او دیدن اینکه پدرش مادرش را بغل کرده و بیرون ببرد بخش مهمی از زندگیش شده بود. همسرم به پسرمان اشاره کرد که نزدیکتر شود و او را محکم در آغوش گرفت. صورتم را برگرداندم تا نگاه نکنم چون میترسیدم در این لحظه آخر نظرم را تغییر دهم. بعد او را در آغوش گرفته و بلند کردم و از اتاق خواب بیرون آورده و به سمت در بردم. دستانش را خیلی طبیعی و نرم دور گردنم انداخته بود. من هم او را محکم در آغوش داشتم. درست مثل روز عروسیمان. اما وزن سبکتر او باعث ناراحتیم شد. در روز آخر، وقتی او را در آغوشم گرفتم به سختی میتوانستم یک قدم بردارم. پسرم به مدرسه رفته بود. محکم بغلش کردن و گفتم، واقعاً نفهمیده بودم که زندگیمان صمیمیت کم دارد. سریع سوار ماشین شدم و به سمت شرکت حرکت کردم. وقتی رسیدم حتی در ماشین را هم قفل نکردم. میترسیدم هر تاخیری نظرم را تغییر دهد. از پلهها بالا رفتم. معشوقهام که منشیام هم بود در را به رویم باز کرد و به او گفتم که متاسفم، دیگر نمیخواهم طلاق بگیرم. او نگاهی به من انداخت، تعجب کرده بود، دستش را روی پیشانیام گذاشت و گفت تب داری؟ دستش را از روی صورتم کشیدم. گفتم متاسفم. من نمیخواهم طلاق بگیرم. زندگی زناشویی من احتمالاً به این دلیل خستهکننده شده بود که من و زنم به جزئیات زندگیمان توجهی نداشتیم نه به این دلیل که من دیگر دوستش نداشتم. حالا میفهمم دیگر باید تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روی او را در آغوش گرفته و از اتاق خوابمان بیرون بیاورم. معشوقهام احساس میکرد که تازه از خواب بیدار شده است. یک سیلی محکم به گوشم زد و بعد در را کوبید و زیر گریه زد. از پلهها پایین رفتم و سوار ماشین شدم. سر راه جلوی یک مغازه گلفروشی ایستادم و یک سبد گل برای همسرم سفارش دادم. فروشنده پرسید که دوست دارم روی کارت چه بنویسم. لبخند زدم و نوشتم، تا وقتی مرگ ما را از هم جدا کند هر روز صبح بغلت میکنم و از اتاق بیروم میآورمت. شب که به خانه رسیدم، با گلها دستهایم و لبخندی روی لبهایم پلهها را تند تند بالا رفتم و وقتی به خانه رسیدم دیدم همسرم روی تخت افتاده و مرده است! او ماهها بود که با سرطان میجنگید و من اینقدر مشغول معشوقهام بودم که این را نفهمیده بودم. او میدانست که خیلی زود خواهد مرد و میخواست من را از واکنشهای منفی پسرمان بخاطر طلاق حفظ کند. حالا حداقل در نظر پسرمان من شوهری مهربان بودم. جزئیات ریز زندگی مهمترین چیزها در روابط ما هستند. خانه، ماشین، داراییها و سرمایه مهم نیست. اینها فقط محیطی برای خوشبختی فراهم میآورد اما خودشان خوشبختی نمیآورند. سعی کنید دوست همسرتان باشید و هر کاری از دستتان برمیآید برای تقویت صمیمیت بین خود انجام دهید. با به اشتراک گذاشتن این داستان شاید بتوانید زندگی زناشویی خیلیها را نجات دهید! جمعه 2 تير 1391برچسب:, :: 12:18 :: نويسنده : فرشته
شاید باور نکنید اما شما همیشه یک پزشک همراه خود دارید که آماده پاسخ به نیازهای پزشکیتان است. این پزشک، روان شماست. 5 توصیه عجیب زیر را بخوانید تا باورتان شود.
1. آلرژی دارید؟ بخندید! وقتی دچار آلرژی میشوید، سعی کنید خود را در موقعیت خندیدن قرار دهید. شرکتکنندگان در تحقیقی که از سوی محققان ژاپنی انجام شده بود زمانی که به تماشای یک فیلم خندهدار نشسته بودند کمتر دچار حساسیت میشدند اما همین افراد زمانی که به تماشای یک فیلم جدی نشستند، پیاپی عسطه میکردند. خنده موجب عملکرد سریع سیستم عصبی پاراسمپاتیک شما میشود و سبب میشود فرد کمتر دچار حساسیت شود. 2. بدنتان زخم است؟ خوشاخلاق باشید! خوشرفتاری موجب میشود که زخمهای بدنتان زودتر بهبود یابد. دکتر جانیت کیکلت، استاد روانپزشکی دانشگاه اوهایو معتقد است که رفتار خصمانه و خشونتآمیز، روند بهبود زخمها و کبودشدگیها را افزایش میدهد. اما خوشرفتاری و مثبت اندیشی موجب میشود که میزان واسطه شیمیایی سایتوکین در بدن افزایش یابد. سایتوکین موجب میشود که سلولهایی که برای ترمیم زخم یا هر نقطه آسیبدیده بدن نیاز هستند، در نواحی اطراف زخم، زودتر تکثیر شوند. بنابراین سعی کنید شاداب و سرحال باشید. دوستانتان را با یک دعوت برای شام یا ناهار غافلگیر کنید. به دیدن اقوام و خویشانتان بروید و سعی کنید به مردم کمک کنید. خواهید دید که در مدت کوتاهی خوب میشوید. 3. بیمارید؟ خوشبین باشید! کنار گذاشتن بدبینی گاهی بیماری شما را تا حد بسیاری بهبود میبخشد. نتایج تحقیقات نشان داده است افرادی که در تستهای خوشبینی نمره خوبی گرفتهاند 55 درصد کمتر از افرادی که همیشه احساس شکست و ناامیدی میکنند در معرض خطر مرگ به خاطر بیماریهای قلبی و عروقی قرار دارند. بنابراین سعی کنید در هر هفته فهرستی از افرادی که سپاسگزارشان هستید مانند دوستان، اقوام و... تهیه کنید. همچنین سعی کنید از ناراحتی و ناامیدی در خصوص نداشتن چیزهایی که هنوز به آنها دست نیافتهاید، خودداری کنید. تمرکز بر حس سپاسگزاری موجب میشود که نگاه مثبتی به زندگی داشته باشید. 4. دنبال تناسباندامید؟ تصویرسازی کنید! در ذهن خود تصویری از ورزشها و نرمشها را تداعی کنید تا روند بهبودتان سریعتر شود. دانشمندان دانشگاه کلیولند آمریکا معتقدند که تنها ساختن تصویری ذهنی از بلند کردن وزنه و یا وزنهبرداری موجب میشود که ماهیچههای قویتر داشته باشید و روند بهبودتان سریعتر شود. در تحقیقات دانشمندان دانشگاه کلیولند مشخص شد مردانی که تنها در ذهن خود تصویری از ورزش و وزنهزدن برای عضله دوسربازو ساختهاند حجم ماهیچهای آنها بدون اینکه حتی یک کیلوگرم وزنه زده باشند به اندازه 13 درصد افزایش یافته است. بنابراین هر روز برای 15 دقیقه در ذهن خود تصور کنید که ماهیچه آسیبدیدهتان را نرمش میدهید. تمام جزییات ورزش را در ذهن خود تصویر کنید. هر فشاری را که به ماهیچهتان وارد میشود، در ذهن تصویر کنید. انبساط و انقباض ماهیچهتان را هم همینطور. اینکار را انجام دهید و تاثیر آن را ببینید. 5. کارتان حساس است؟ موسیقی گوش کنید! وقتی در جاده در حال رانندگی هستید و چشمانتان از فرط خستگی قرمز میشود، رادیوی اتومبیلتان را روشن میکنید. محققان ژاپنی معتقدند موسیقی گوش کردن زمانیکه در حال انجام کارهای روزانهتان هستید، موجب میشود کمتر احساس خستگی کنید و کارتان را دقیقتر و با حوصله بیشتری انجام دهید. موسیقی موجب میشود بدنتان به درخواستهای استراحتی که از مغز صادر میشود، پاسخ دهد. همچنین موسیقی برخی احساسات بیحاصل و خستگی آفرین را در نطفه خفه میکند و موجب میشود بر سختی کارتان غلبه کنید. بنابراین هنگامیکه فردای یک شب شلوغ و پر از مهمان در آشپزخانه مشغول شستشوی ظرفها هستید ضبطصوت خانه خود را روشن کنید و با فراغ بال به کارتان ادامه دهید. پيوندها
تبادل لینک هوشمند |
|||
|